1- تسلط بر هواي نفس
اولين قدم در کنترل نفس ،تسلط ودر اختيار گرفتن فزون طلبی های نفس است.
ميل نفس و خواهش دل به کامراني و شهوات را هوي و هوس نامند. منظور از نفس شاني از روح انسان است كه مديريت قواي نفساني مانند شهوت و غضب، تن و جنبه هاي طبيعي انسان را به عهده دارد. اما در اغلب موارد به دليل افزون خواهي نيروهاي نفساني و تمايل به افراطي گري آدمي دچار شهوت و غضب مفرط و خواسته هاي افراطي در راستاي كاميابي و لذت طلبي و راحت خواهي مي شود، كه به آن هواي نفس اطلاق مي گردد.
هوي در ميل هاي مذموم و ممدوح هر دو به كار مي رود اما در قرآن بيشتر در خواهش هاي مذموم به كار مي رود. (سيد علي اكبر قرشي، قاموس قرآن، نشر دار الكتب الاسلاميه، ج 7، ص 171)
«وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا؛ و هوسهاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند پيروى مكن». (سوره انعام، آيه 150)
غفلت ازياد خدا، فراموش كردن نعمتها و پيروي از شيطان و شيطان صفتان، افراط و تفريط در اعمال و رفتار، برخي از مصاديق پيروي از هواي نفس ميباشد. خداوند متعال در سوره كهف با اشاره به اين نكته مي فرمايد:
وَ لا تُطِعْ مَنْ اَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتّبَعَ هَواهُ وَ كانَ اَمْرُهُ فُرُطاً;1 اي رسول ما! از كساني كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن ؛ همانها كه از هواي نفس پيروي مي كردند و كارهايشان از روي افراط و تفريط است.
در قرآن پيروي از هوي نفس مورد نكوهش و مذمت قرار گرفته است و كساني كه از هوي و هوس پيروي نمی كنند مورد ستايش و تشويق پروردگار متعال قرار گرفته اند:
«وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى* فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى» و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت. پس جايگاه او همان بهشت است». (سوره نازعات، آيه 41)؛ (بهاء الدين خرمشاهي، دانشنامه قرآن، انتشارات دوستان، ج 2، ص 2358)
در روايات اهل بيت (ع) نيز روايات متعددي پيرامون خطر هوي نفس و لزوم مخالفت با هوس ها وارد شده است از جمله در روايتي از حضرت علي (ع) نقل شده: ؛ فرمانبري از نفس و پيروي از هوس هاي آن، شالوده هر رنج و سرچشمه هر گمراهي است».
و در روايت ديگري آمده: «ملاك الدين مخالفه الهوي؛ اساس دين، مخالفت با هواي نفس است».
(امام علي عليه السلام فرموده«اياكم و غلبه الشهوات علي قلوبكم فان بدايتها ملكه و نهايت ها هلكه» زنهار از چيره آمدن شهوت ها بر دل هايتان، زيرا كه آغاز آن ها بندگي است و پایانش نابودي». و فرمود: «مبادا هوس بر شما چيره آيد، زيرا كه آغاز آن فتنه و گمراهي است و فرجامش رنج». (محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ترجمه حميد رضا شيخي، نشر دار الحديث، ج 14، ص 6690، ح 21365/ 21408/21435) براي اين امر مهم لازم است به چند نكته توجه نماييد :
هواي نفس از جهتي مانند هواي داخل يك بطري است. تا وقتي كه اين هواها يكّه تاز ميدان نفس ما هستند لذت یادخدا وارد نمی شود و كاري نميتوان كرد؛. البته ميل به خوبي ها و محبت خداوند, در اصل فطرت ما وجود دارد، ولي تا زماني كه هوای نفس باشد خفته خواهد بود و بي اثر می باشد.
اكنون, پرسشي به ذهن ميآيد كه: چه عاملي ميتواند آن ميل هاي خفته را در ما فعّال و بيدار سازد؟ در پاسخ ميگوييم: ايمان و عمل صالح. قرآن كريم مي فرمايد: «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمان وُدّا».سوره مريم، 96. حكما گفتهاند: علم و ادارك يعني همان عقلانيت, عامل شوق است؛ چرا كه, آن ميل نهفته به وسيله درك و شعور, زنده و برانگيخته ميشود و بر ما لازم است بدين وسيله به تقويت آن بپردازيم.
هر يک از ما موظفيم با نفسي که ما را به انجام زشتي ها امر مي کند مبارزه کنيم و نسبت به هر دستوري که از نفس اماره صادر مي شود مخالفت کنيم .
امام علي (ع) مي فرمايند : هرگاه نفس تو در برابرت سرکشي کرد , تو نيز در برابر او سرکشي کن , رام تو مي شود. (7) و يا حديثي ديگر از امام صادق (ع) که فرمود : و چون کسي را بيني که در کوشش و مجاهده بر تو پيشي گرفته است , نفس خويش را توبيخ و ملامت کن تا بر تلاش تو در بندگي بيفزايد و او را با زمامي از امر ( به معروف و کارهاي نيک ) و عنان باز دارنده , مهار کن , تا از مسير حق و بندگي دور نشود. (8)
امام علي (ع) در حديثي مي فرمايند : همانا نفس تو مرکب توست , اگر آن را به مشقت اندازي نابودش مي کني و اگر با آن مدارا کني زنده اش نگه مي داري. (9)
پس با جمع احاديثي که بيان شد مي توان اينگونه نتيجه گرفت که : مقصود از مداراي با نفس , اطاعت از نفس نيست بلکه بدين معنا است که تکاليف را آهسته آهسته و به مرور زمان به او تعليم دهيم .
مثلا کسي که نماز صبحش را به زور مي خواند , اگر تصميم بگيرد همچون ميرزا جواد آقاي تبريزي ( رضوان الله تعالي عليه ) هر شب دو ساعت قبل ازاذان صبح بيدار شده و به عبادت و مناجات و نماز شب بپردازد و سپس نماز صبح خوانده و بعد از آن به تعقيبات نماز صبح بپردازد و بين الطلوعين را بيدار باشد و .... چنين کسي ممکن است يک هفته دوام بياورد ولي بعد از مدت زمان کوتاهي چه بسا , نماز صبحش را نيز نخواند .
بلکه اگر کسي قصد دارد اهل مناجات با خداي مهربان در سحر شود , ميبايست ابتدا خود را به خواندن نماز صبح , در اول وقت عادت دهد ؛ بعد از مدتي , مثلا ده دقيقه قبل از اذان صبح بيدار شده و دو رکعت نماز شب بخواند ؛وقتي نفس به اين کار عادت کرد , بيست دقيقه زودتر بلند شده و به عبادت در دل شب مشغول شود.
لازم است برای بدست آوردن راه هاي دقيق مبارزه با نفس و کشف مسير صحيح اصلاح و تزکيه نفس، مطالعه در اين زمينه را در دستور کار خود قرار دهید.
(7) ميزان الحکمه / ج 13 / ص 6404 / ح 20508
(8) مصباح الشريعه / عباس عزيزي / باب هشتادم
(9) ميزان الحکمه / ج 13 / ص 6390 / ح 20480
(10)اخلاق در قرآن جلد اول صفحه211،آية الله مصباح يزدي به نقل از سايت تبيان.
-راه روشن, ترجمه مهجه البيضاء فيض كاشاني
- اخلاق اسلامي, ترجمه جامع السعادات ملا مهدي نراقي
- معراج السعاده، ملا احمد نراقي
- نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي آيت الله مهدوي كني
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح يزدي
منابع بيشتر:
- خودشناسي براي خودسازي، مصباح يزدي
- تهذيب نفس، ابراهيم اميني
- مقالات استاد محمد شجاعي
- خودسازى، شهيد باهنر
- خودسازى، محمد يزدى
- جهاد با نفس، ج 3، حسين مظاهرى
2- کنترل نگاه
ز دست ديده و دل هر دو فرياد
هر آن چه ديده بيند دل کند ياد
بسازم خنجري نيشش ز فولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
از اين رو قرآن دستور مي دهد از چشم مراقبت شود و همين طور رها نباشد«قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ ؛ به مؤمنان بگو: چشمهاى خود را از نگاه به نامحرم فرو گيرند»[12] كه اگر آن را رها كرديد شما را بلافاصله در شهوات رها و غرق خواهد كرد. امام صادق(ع) مىفرمايد: «نگاه به نامحرم، تيرى از تيرهاى مسموم شيطان است و چه بسا يك نگاهى كه حسرتى طولانى بر جاى گذارد».[13]
كاش اين گونه بود كه با ديدن ،چشم سير مي شد، اما هر چه بيشتر مي بيند بي تاب تر و حريص تر مي شود، گویا سيري ناپذير است، تا مگر صاحب خود را به هلاكت اندازد. حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:« چيزي در بدن كم سپاس تر از چشم نيست، خواسته اش را ندهيد كه شما را از ياد خدا باز مي دارد».[14] مگر مي شود با نگاه هاي دنباله دار شهوت خود را كنترل كرد؟
تا كه هيزم مىنهى بر آتشى- كى بميرد آتش از هيزم كشى
حسرت و اندوه طولاني:
امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: چه بسا نگاه هايي كه غصه هاي طولاني را در پي دارد . به اين معني كه چشم قوي ترين ابزار حسي است و اين دل است كه بعد از نگاه به كار مي افتد ولي چون امكان رسيدن به آنچه ديده شده فراهم نمي شود ؛ افسردگي و رنجوري عايد انسان مي شود .
ايجاد نگراني و اضطراب :
چشم چراني هاي هوس آلود بدحجابي و بي حجابي زنان و دختران بي بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ايجاد اضطراب و نگراني افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامني در جامعه به حساب مي آيد.
امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه نگاهش را كاهش دهد، قلبش آرام مي گيرد.»
عذاب اخروي:
علاوه بر ابتلا به عواقب دنيوي، «چشم ناپاك» از عذاب و شكنجه الهي نيز بي نصيب نمي ماند. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود : آن كه چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر كند، روز قيامت، خداوند چشمانش را با ميخ هاي آتشين و از آتش پر كند، تا وقتي كه به حساب مردم رسيدگي كند، سپس امر مي شود كه او را به جهنم ببرند.
نار بيرونى به آبى بفسرد- نار شهوت تا به دوزخ مىبرد
«چشم پاک»
گفتني است چشمي كه به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب بركات زير مي گردد:
الف- ديدن شگفتيها: رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: چشمهايتان را (از نامحرم) بپوشانيد تا عجايب و شگفتيها را ببينيد.
ب- راحتي قلب: امام علي ـ عليه السلام ـ فرمود: آن كه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت كرده است.
ج- نيك خويي: هم چنين آن حضرت فرمود: كسي كه نگاه هايش كنترل شود، صفاتش نيكو گردد.
د- پاداش الهي: امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هر كسي زني را ببيند و بلافاصله ديده اش را به آسمان بدوزد يا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر اين که خداوند حوريان بهشتي را به عقد او در آورد.
ه- چشيدن شيريني ايمان: پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطان است و هر كس آن را از ترس خدا ترك كند، خداوند چنان ايماني به او عطا كند كه شيريني اش را در دل خويش احساس كند.
در مناجات شعبانيه چنين آمده است: «خداوندا تواني در من نيست تا بدان از عصيان و سر پيچي تو روي گردانم، مگر به هنگامي که براي محبت خود بيدار و هوشيارم کرده باشي».
انسان موجودى مختار و داراى تمايلات گوناگون است. ولي با عزمى آهنين و مبارزهاى دائمى و تدريجى با نفس مىتوان به چنين جايگاه رفيعى دست يافت. موارد زير در اين زمينه بسيار سودمند است، ولى هيچ يك را تضمين قطعى نمىتوان به حساب آورد. بلكه تضمين نهايى، در نفس و عزم راسخ خود انسان است:
1) مطالعه پيوسته در عوالم پس از مرگ و احوال برزخ و قيامت و جديت در ترس از عوالم پس از مرگ.
2) مطالعه پيرامون عواقب وخيم گناهان.
3) ارتباط پيوسته و قلبى با خداوند، خواندن قرآن، دعاها، نماز شب و ... وليكن با توجه و حال.
4) داشتن حالت انابه، خضوع، و تضرع دائمى، توبه و استغفار.
5) دورى از عواملى كه انسان را به گناه متمايل مىسازد؛ مانند محيط هاى آلوده به گناه.
6) از بين بردن زمينههاى گناه؛ مثلاً كسى كه انحرافات جنسى دارد بايد هرچه سريعتر ازدواج كند.
7) نشست و برخاست با انسانهاى مؤمن و خداترس واقعى.
8) جديت در مبارزه با خواهشهاى نفسانى.
9) توجه به عواقب نگاه به نامحرم.
10) در برخورد با نامحرم سعي کنيد به حداقل ارتباط اکتفا کنيد. سخن کوتاه بگوييد و از اطاله کلام با آنها خودداري کنيد.
11) هنگام صحبت کردن به صورت آنها نگاه نکنيد و به طور کلي نگاه خود را فرو بيندازيد چنانچه قرآن مي فرمايد: «قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم؛ به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و پايين بيندازند» همين دستورالعمل را براي زنان نيز دارد «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن».
12) از قرار گرفتن با نامحرم در يک محيط خلوت که فردثالثي نيست خودداري کنيد.
تقويت اراده و استفاده از يک برنامه اخلاقي محاسبه نفس (تشويق و تنبيه) خواهد توانست به تدريج به کنترل دقيق و کامل چشم بيانجامد بنابراين توصيه مي شود هر روز صبح با خود عهد کنيد امروز به نامحرم نگاه نمي کنم ولي اگر نگاه شهوت آلود کردم خود را جريمه خواهم کرد. در طي روز نيز مراقب همين عهد خود با خود باشيد. در پايان روز نيز به محاسبه رفتار و نگاه هاي خود بپردازيد، اگر موفق بوديد خود را تشويق کنيد و شکر خدا کنيد و اگر در مواردي مرتکب خلاف شديد از خداوند عذرخواهي کنيد و برنامه تنبيهي تان را به اجرا گذاريد. اين برنامه عملي را هر روز پياده کنيد و پيگيري کنيد. مطمئن باشيد به تدريج خواهيد توانست چشم تان را کنترل کرده و موارد خطا را کاهش دهيد.
البته ناگفته نماند كنترل چشم از نگاه حرام كاري است مشکل ولي ممکن و شدني. اين کار نيز مثل هر کار دشوار ديگري با تمرين و جديت و مراقبت و اراده قوي آسان و راحت مي شود چون: کار نيکو کردن از پر کردن است.
بزرگان پس از سال ها کوشش و تربيت و رياضت علمي و عملي از جواني و ارتباط با بزرگان اهل کمال و انس با اهل معرفت و پيمودن فراز و نشيب هاي فراوان به اين مرحله از تسلط بر نفس و کنترل قوا و اعضا و خواهش ها رسيده اند که مي توانند نگاهي عاري از گناه و حرمت داشته باشند. اين کاري نيست که بدون آگاهي هاي نظري و علمي و بدون تکرار و تمرين و افتادن و برخاستن ممکن و عملي باشد. اگر انسان از نظر علمي و بينش به خوبي درک کند که عالم محضر خداوند است و باور کند هيچ امري از ما و اعمال و حرکات ما از ديد الهي پنهان نيست و اين مطلب را بارها و بارها به خود بفهماند و به نفسش تلقين کند تا به مرحله لمس و احساس و باور قلبي برسد. ترک خلاف و عملي که موجب ناخشنودي خداوند است کاري ممکن و شدني مي باشد.
مهم اين است که نگاه حرام به صورت عادت در نيايد و قبح آن شکسته نگردد، يعني بايد هوشيار باشد و از دل و چشم خود نگهباني دهد و اگر گرفتار خطا شد با سلاح توبه دشمن را ناکارا کند. چون اگر چشم رها و آزاد گردد و به هر صورت و هر منظره اي نگاه کند، اين کار عادت و ملکه انسان مي شود و در روايتي از امام عسکري(ع) آمده است: برگرداندن صاحب عادت از عادتش مانند معجزه است (بحار، ج 14، ص 38).
براي آگاهي بيشتر رک:
- مسئله حجاب، بخش پنجم، حجاب اسلامي
- تفسير نمونه، ج 14، تفسير آيات 30 و 31 سوره مبارکه نور
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.